سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Alijo0on

سلام به کسی که این مطلب و می خونه و حتما نظر میده

من می خوام داستان که تو هنرستان رخ داده بگم

من رشتم برق الکتروتکنیک (هرکی میگه رشته های فنی اسونه اصلا،این حرفش دروغ من که برق می خونم  

میگم رشته برق از رشته ریاضی فیزیک بدتر اما بهترین سال هارووووووووو تو دوران هنرستان میگذره

خیلی حال میده هر وز یه دعوا ما پسرا که عشق دعواااااااااااااااااا اخ جون بعد تو کلاسا مخصوصا تو کارگاه ها

خیلی حال میده وایییییییییییی با بچه ها شوخی می کنیم بعد هر هفته چند نفر حمالی می ککن (تمیز

کردن کارگاه)امااا واقعا بهترین روز های عمرم داره سپری میشه واقعا حیف)

ما یه معلم داریم که معلم اصول اندازه گیری ما اون تو هر جمله سه جزئی که میگه یه اصطلاحا میذاره بعد

به این اصطلاحا میگه مثلا اینقدر اصطلاحا مثلا میگه اعصاب کل بچه ها خراب میشه بد یه چیزی بگم کل

کلاسمون هماهنگ هستن یعنی همه با هم کار انجام میدیم بعد گفتیم بابا اعصاب هممون ریخت بهم

بعد قرارکه داره درس میده همه ی کلاس با هم بریم بیرون خیلی حال داد اومد تو کلاس :

معلم:سلام صبح همگی بخیر!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دانش اموزان :(همه خوابیدن رو میز سرار همه رو میزه ) همه میگن سلام 

معلم :(خطاب به دانش اموز) تو بلند شو مثل اینکه دیشب نخوابیدی اره پاشو برو بیرون ...

دانش اموز : اقا حال ندارم نمیرم بیرون ...

معلم : اصطلاحا همگی دیشب تو یجا بودید ........

دانش اموز :اقا همه رو هم خوابیدیم هنوز خوابمون میاد ........

معلم: نه بابا اصطلاحا همه مثل اینکه رو تو خوابیدن ........

کل کلاس خندیدن .................بلند بلند

دانش اموز:شما قصه نخور همه بچه ها با ما اره ............می خوای شما هم اره .......

معلم : گمشووووووووو بیرون (چند تا فوش ناموسی )

دانش اموز : فوش نده بابا .......میرم 

معلم :اصطلاحا زود باش

دانش اموز رفت بیرون بعد پشت سرش کل بچه ها رفتن بیرون ...........

معلم : همتون گم شین بابا حالتونو اصطلاحا میگیرم تو خرداد مثلا .....

دانش اموزان: خدا حافظ هر کاری می خوای بکن 

معلم داشت میرفت پایین یکی از بچه ها زیر پا انداخت معلم افتاد زمین تا جا داشت بهش خندیدیم

بعدمعلم رفت مدیر اومد سر کلاسمون گفت :کل کلاس و میندازم محال یکی قبول شه 

یکی از دانش اموزان: اقا یه معلم اوردید که همش تو اصطلاحا گیر کرده یا تو مثلا بعد کل کلاس خندیدن

مدیر:بیا بیرون ....

بعد همه بچه ها باهم گفتا ولش کن ولش کن 

مدیر گفت چی همتون اخراج میشید 

یکی از بچه ها گفت کهههههه اقا این اقا ... به کل کلاس فوش ناموس کشید بعد بچه ها گذاشتن رفتن

بیرون.

مدیر مدرک دارید 

کل کلاس صدا رو ضبط کرده بودن گفتا اقا بفرمایید این صداش 

مدیر گوشی رو از یکی از بچه ها گرفت بعد گوش داد : مادر.... بر پدر مادرتون ..... سگ ......... وغیره 

مدیر گفت برید خونه تا فردا 

فردا شد ما اومدیم دیدم معلمه نیست مدیر به کمیته انضباطی آموزش پرورش گذارش داده بود بعد

همون رو

3تا ناظم ریختن تو کلاس مااااااااااااااااا همه بچه ها رو گشتن و گوشی هاروووووو گرفتن 

نظر یادتون نره دوستان


نوشته شده در سه شنبه 89/8/25ساعت 5:32 عصر توسط ali نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ